آغوش🫂💔
میکشم در تنهایی خود را در آغوش، ندارد هیچ آغوشی مهری خاموش
«N»
میکشم در تنهایی خود را در آغوش، ندارد هیچ آغوشی مهری خاموش
«N»
ولی دلتنگی وقتی که پشت پا زده شده به همه چی و طرف دیگ حتی حاضر نیس باهات حرف بزنه فقط میشه زل زدن به اکانتش یا کر کردن خودت با ویسش
حاجی
فقط اونجا که بر میگردی میبینی لحظه های خوبت چه زود گذشتن و تو قدرشونو ندونستی، اونجا که میبینی چقدر خر احساساتت شدی و بقیه ازش سو استفاده کردن،اونجا که دلت واسه دعوا ها با کیا تنگ شده
«بَرخی زَخم ها با هیچ عُذرخواهی تَرمیم نِمی شَوَند...
"چِگونِه میشَوَد به شاخِهی شِکَستِه فَهماند...
که باد عُذرخواهی کَردِه اَست...؟"»
± محمود درویش
چقدر احمقانه هست... از یک قهو ی تلخ، فالِ شیرین طلبیدن...
اینو از من بپذیرید که باهوش بودن یه مرد، از شوخیهاش مشخصه
خواهشاً رل زدین فاز جورجینا برندارین ، طرف انگار نهنگ شکار کرده همه جا چسی میاد و جبه میگیره🤣🤣🤣(منظور داشت ولی طرف تو این وب نی 😂😉)
زندگی چقدر عجیب است!
بدون هیچ چیز میآیی، برای همه چیز میجنگیو در نهایت؛ همه چیز را رها میکنی و بدون هیچ چیز میروی...
من که دنبال چیزای ارزون نیستم ولی خب
توام دیگه زیادی واسم گرون تموم میشدی
مخاطب دار+
خوش ب حالتون یهو نخود هر آشی میشین، من تو آش خودمم ب زور نخودم=)))